رد صلاحیت افراد ناصالح پاسداری از حق ملت است | شورای نگهبان ضامن بقای نظام
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری رسا، با توجه به نزدیک شدن به ایام انتخابات و بررسی صلاحیت ها در شورای نگهبان، مطابق معمول هر انتخابات شورای نگهبان در کانون توجهات قرار دارد و با توجه به اعلام نظر درباره صلاحیت کاندیداها شبهات و مسائل مختلفی درباره عملکرد این شورا مطرح می شود.
شورای نگهبان از جمله نهادهای نظارتی نظام جمهوری اسلامی ایران است، تمامی مصوبات مجلس شورای اسلامی پیشاز لازم الاجرا شدن، نیازمند تأیید این شورا است تا از بروز هرگونه مغایرتی باموازین شرع و قانون اساسی جلوگیری بعمل آید. تأیید صلاحیت نامزدهای تمامی انتخابات سراسری کشور به جز انتخابات شوراهای شهر و روستا نیز در حیطه وظایف این شورا جای دارد.
این شورا از دوازده عضو تشکیل شدهاست که شش عضو از این دوازده تن فقهایی هستند که با حکم رهبر معظم انقلاب عزل و نصب میشوند و شش عضو دیگر حقوقدانانی هستند که با معرفی رییس قوه قضاییه و رأی نمایندگان مجلس شورای اسلامی انتخاب میشوند. دبیر شورای نگهبان بالاترین مقام رسمی این شورا است و در حال حاضر آیت الله احمد جنتی دبیر کنونی آن است.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، برای شورای نگهبان وظایف متعددی را بر شمرده است. عمده این وظایف به طور مشترک بر عهده فقها و حقوقدانان بوده و تعدادی دیگر، وظایف اختصاصی فقها است. از میان مجموعه وظایف شورای نگهبان، سه مورد «نظارت بر قانونگذاری»، «تفسیر قانون اساسی» و «نظارت بر انتخابات» دارای اهمیت بسیاری هستند و مباحث زیادی نیز در خصوص هر کدام وجود دارد که در ادامه گفت وگو به بخشی از آنها اشاره شده است.
به توجه به جایگاه ویژه شورای نگهبان در نظام اسلامی و شبهات مطرح شده درباره این شورا، با دکتر فیروز اصلانی به گفت وگو نشستیم تا شبهات را مورد بررسی قرار دهیم.
دکتر اصلانی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و از حقوقدانان برجسته کشور است.
متن زیر گفت وگوی خبرنگار سیاسی خبرگزاری رسا با دکتر اصلانی است که در ادامه می خوانید:
*قانون اساسی یکی از هنرهای امام خمینی(ره) بعد از انقلاب بود
رسا: با توجه به نزدیک شدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی، لطفا بفرمائید که جایگاه شورای نگهبان در نظام سیاسی کشور چیست و این نهاد چه اهمیتی دارد؟
اصلانی: انقلاب اسلامی به لطف خدا و به رهبری حضرت امام خمینی(ره) و همت و فداکاری تودههای مردم پیروز شد، خاصیت این حرکت این بود که شعارهای انقلاب را به نهاد تبدیل کرد؛ یکی از نهادهایی که برآمده از شعارهای انقلاب اسلامی است، نهاد شورای نگهبان است.
هیچ انقلاب و نظام و اندیشهای بدون نهادینه شدن، تضمینی برای بقا ندارد؛ اگر نظامی میخواهد استمرار و بقا پیدا کند، حتماً باید نهادسازی کند؛ یکی از هنرهای امام خمینی(ره) این بود که بعد از انقلاب سریع قانون اساسی ایجاد کرد تا حاکمیت قانون در کشور ایجاد شود و برای حاکمیت این قانون نهادهایی را ایجاد کرد و این نهادینه شدنها بود که انقلاب را استمرار بخشیده است.
در ابتدای انقلاب، بیشتر مخالفان نوشتن قانون اساسی پروندههایشان از سفارت آمریکا در آمد و امروز هم همه آنها جزء لشکر دشمن یعنی ارتش آمریکا و اسرائیل هستند، این افراد کسانی هستند که به قانون اساسی اعتراض و به شکلگیری قانون اساسی و نهادهای منبعث از قانون اساسی ایراد داشتند و مدام تلاش میکردند که این اتفاق نیافتد، ولی امام(ره) تیزبین و آیندهنگر بودند و نهادهای حافظ شعارهای انقلاب اسلامی را ایجاد کردند و آن شعارها را نهادینه کردند.
اگر انقلاب میخواهد استمرار پیدا کند باید شعارهای خودش را نهادینه و نهادهای محافظ شعارهای خودش را ایجاد کند.
یکی از مشکلاتی که انقلاب مصر با آن روبرو شد، این بود که به تجربیات انقلاب اسلامی توجه نکرد؛ حضرت آقا در خطبههای نماز به زبان عربی، حدود ده دقیقه تجربه انقلاب اسلامی را در آن خطبه عربی مطرح کردند و گفتند که نهادهای محافظ انقلاب خودتان را ایجاد کنید، میخواهید اسلام پیروز شود؟ میخواهید انقلاب مصر تداوم پیدا کند؟ سعی کنید که آن نهادها را نهادهای محافظ قانون اساسی و شعارهای انقلابی و اهداف انقلابتان را در انقلاب مصر ایجاد کنید؛ ولی آنها به توصیههای رهبر معظم انقلاب گوش نکردند و انقلابشان یک سال و نیم طول نکشیده بود که نابود شد و به فروپاشی منجر شد.
*شورای نگهبان مانع استحاله نظام از سوی دشمنان داخلی و خارجی است
رسا: آیا شورای نگهبان هم یکی از این شعارهای انقلاب بود که به نهاد تبدیل شد؟
اصلانی: شورای نگهبان یکی از این نهادهایی است که برای تحقق شعارهای انقلاب و فلسفه سیاسی نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایجاد شده است؛ هر نظامی یک فلسفه سیاسی دارد، فلسفه سیاسی نظامهای سیاسی تحقق آرمانها و اندیشههایی است که آن نظامها دارند، یعنی اگر نظام سیاسی بگوییم که فلسفه دارد، فلسفه نظام سیاسی شاهنشاهی چیست؟ فلسفه نظام سیاسی لیبرال دموکراسی چیست؟ فلسفه نظام سیاسی سوسیالیستی، فلسفه نظام سیاسی اسلامی چیست؟ میگویم تحقق ارزشهایی که به خاطر آن انقلاب کردند، نظام ایجاد کردند، آن ارزشها فلسفه سیاسی آن میشود.
برای فلسفه سیاسی نظام سیاسی، تحقق آن فلسفه سیاسی نیازمند نهادسازی است، نهادهایی که میتوانند آن فلسفه سیاسی را محقق کنند؛ لازمه تحقق فلسفه سیاسی یا تحقق ارزشها، اعمال قدرت حکومتی است؛ اعمال قدرت حکومتی در همه نظامهای سیاسی هست، اعمال قدرت سیاسی لازمه تحقق فلسفه سیاسی نظامهای سیاسی است و یکی از این بخشها بخشهای مربوط به نظارت بر شکلگیری قانون در کشورها و یکی نظارت بر تصدی مناصب توسط کارگزاران در نظام سیاسی است.
ازاینرو اگر بنا است که کارگزاری در نظام سیاسی سر کار بیاید و منصبی را تصدی کند، تصدی آن نیازمند آن است که به دنبال تحقق ارزشهای آن نظام باشد، چه کسی میتواند ارزشهای نظام را پیاده کند، چه کسی میتواند ارزشهای نظام را تداوم بدهد؟ چه کسی میتواند آرمانهای نظام را محقق کند؟ آن کسی که به آن اعتقاد و التزام دارد.
برای اینکه چتربازانی در فضای سیاسی کشورها، در سپهر سیاسی کشورها وارد نشوند و یک دفعه این چتربازان سیاسی از آسمان پایین نیایند، ساز و کاری را قرار دادهاند که جلوی ورود این چتربازانی که اصلاً به نظام سیاسی و ارزشها اعتقاد ندارند گرفته شود.
یکی از نهادهایی که در جمهوری اسلامی قرار دادند که بتواند جلوی ورود چتربازان سیاسی را به عرصه سپهر نظام سیاسی جمهوری اسلامی بگیرد و نگذارد که به آراء تودههای مردم دستبرد زده شود، نگذارد که آراء تودههای مردم دچار مشکل شود، آراء دقیقاً در تحقق اهداف جمهوری اسلامی کانالیزه شده و سمت و سو داده شود، شورای نگهبان است.
شخصی که از نویسندگان خارج از کشور است و با براندازها همکاری دارد، در چند سال گذشته یک تئوری مطرح کرد و گفت که اگر بنا است که انقلاب اسلامی دچار استحاله شود، اینکه ما در خارج از کشور بنشینیم فایدهای ندارد، در داخل ایران برویم و از طریق انتخابات نظام را دچار استحاله کنیم.
او میگوید که «تجربه سیاست داخلی ایران نشان داده است که هر کسی که از صندوق انتخابات بیرون میآید، نظام به آن پابند است و او را مسؤول میگذارد» بنی صدر رئیس جمهور میشود، نفر بعدی و بعدی همینطور که هر کس از صندوق آرا بیرون میآید نظام به او پایبند است و او را در آن کار میگمارد.
در انتخابات مجلس هم همینطور است، در شوراها هم همینطور است؛ یعنی افرادی که از صندوق با آراء مردم بالا میآیند نظام جمهوری اسلامی ایران پایبند آنها است.
همچنین او آورده است که ما نباید ناظر بیطرف باشیم، باید برویم و وارد ایران بشویم و برویم از طریق انتخابات وارد شویم و عرصه سیاسی کشور را طوری تحت تأثیر قرار دهیم که افکار و تودههای مردم را تغییر دهیم، یعنی دچار مشکل کنیم، افکار را به سمت و سویی که خودمان میخواهیم، لیبرالیسم غربی میخواهد، آمریکا میخواهد، دشمنان خارجی انقلاب میخواهند، به سمت آنها سمت و سو بدهیم، وقتی اذهان را عوض کردیم و اذهان را شکل دادیم، افکار عمومی از دل اذهان در میآید، افکار عمومی که ساخته شد، از دل افکار عمومی آراء عمومی در میآید.
رأی چیست؟ رأی همان فکر مردم است که در صندوق میریزد، وقتی رأی قالب حقوقی و سیاسی تصمیمی است که در ذهن مردم است؛ من تصمیم میگیرم که به شما رأی بدهم، به دیگری رأی بدهم، این تصمیم در ذهن من هست، وقتی قالب حقوق پیدا میکند و در صندوق میافتد، این رأی میشود.
تا این افکار عمومی، فکر من و فکر دیگران در صندوق انتخابات انداخته نشود، به هیچ وجه تأثیری در روند سیاسی کشور ندارد؛ اگر قانون اساسی ما برای مثال در اصل شش قانون اساسی میگوید که اداره امور کشور بر مبنا یا به اتکای آراء عمومی هست، از طریق انتخابات و همه پرسی، دقیقاً این را بیان میکند، یعنی اداره کشور بر مبنای اراده ملت است؛ اراده ملت از صندوق انتخابات و از رأی حاصل میشود پس می توان گفت کارگزاران نظام میتواند نظام را دچار استحاله کنند.
بنابراین اگر شما بتوانید مقدمات شکلگیری رأی مردم را تحت تأثیر قرار دهید نظام سیاسی متعلق به شما خواهد بود.
بنابراین او میگوید که ما میتوانیم نظام را از طریق انتخابات دچار استحاله کنیم، برویم و روی اذهان مردم کار کنیم، بعد افکار مردم، بعد روی آراء مردم، بعد روی صندوق رأی، بعد روی اراده ملت و اراده ملت از دل صندوق بیرون میآید، بعد مبنای اداره امور کشور میشود، کشور دست شما میافتد؛ تسخیر سنگر به سنگر نظام که توسط تئوریسینهای جریان اصلاحات مطرح میشد، دقیقاً همین است.
یعنی شما ذهنها را شکل دهید و بعد سنگر به سنگر تسخیر کنید، بروید قسمتهای مهم نظام را بگیرید و نظام را دچار استحاله کنید، یعنی شما با کارگزار میتوانید نظام را دچار استحاله کنید، اگر قدرت به دست شما بیاید با اهرم قدرت نظام را دچار استحاله میکنید.
برای همین است که مانع این کار شورای نگهبان است؛ شورای نگهبان از اصل 91 تا 99 قانون اساسی مقرر شده است و خبرگان قانون اساسی ایجاد کردهاند، این شورا بسیار اساسی است؛ اهمیت آن بر وظایف خطیری است که بر عهده آن گذاشتهاند.
*شورای نگهبان جلوی نفوذ اجانب محکم ایستاده است
رسا: به نظر حضرتعالی تخریب ها علیه شورای نگهبان با چه انگیزه هایی انجام می شود و دشمنان خارجی و مغرضان داخلی با چه اهدافی نسبت به این نهاد مهم و اثر گذار هجمه می کنند؟
در اصل 91 میگوید که یک شورایی با ترکیب شش بعلاوه شش شکل میگیرد، شش فقیه و شش حقوقدان هستند، کارشان این است که قوانین را با شرع اسلام تطبیق میکنند و همینطور جلوی نفوذ کارگزاران ناسالم، جلوی ورود نااهلان به انقلاب اسلامی، جلوی ورود عناصر ناسالم و نا صحیح و نامطلوب و معارضان نظام سیاسی را به دایره نظام سیاسی میگیرد.
به همین دلیل هم هست که به شورای نگهبان هجمه گسترده میکنند؛ علت هجمه گستردهای که از میز ایران در سی آی ای در میآید و در کشور پخش میشود و بلندگوهای سی آی ای به شورای نگهبان هجمه شدیدی دارند، دقیقاً در همینجا ریشه دارد؛ ریشه در این وظایف بسیار خطیر دارد؛ شورا مانند یک سد مستحکمی جلوی نفوذ اجانب در ایران ایستاده است.
اصل سوم قانون اساسی میگوید که طرد اجانب و جلوگیری از نفوذ اجانب وظیفه حکومت اسلامی است؛ صریحاً به عنوان وظیفه حکومت از آن یاد میکند و میگوید که وظیفه دولت جمهوری اسلامی و وظیفه حکومت اسلامی این است که از نفوذ اجانب جلوگیری کند.
مشاهده کنید که اجانب کجا و چگونه رخنه میکنند؟ چرا رخنه میکنند؟ برای اینکه نظام را تصرف و استحاله کنند، جلوگیری از نفوذ اجانب وظیفه حکومت اسلامی است؛ یکی از نهادهای مهمی که جلوی نفوذ اجانب در طول این چهل سال محکم ایستاده است شورای نگهبان است؛ آن هم به دلیل ترکیب و هم به دلیل وظایف خطیری است که بر عهده این شورای نگهبان است؛ این ثمره خاطرات تلخ و شیرین ملت ما در تاریخ سیاسی است؛ ملتها با ذهنیت و حافظه خود حرکت میکنند، ملتها اگر حافظه تاریخی خود را از دست بدهند دچار مشکل میشوند؛ همینطور که یک آدم و یک انسان و یک بچه و یک بزرگ، اگر حافظه خود و ذهنیت تاریخی خود و حافظه خود را از دست بدهد باید برود و آب بابا را از اول بخواند.
افرادی که آلزایمر میگیرند خیلی از کارها را نمیتوانند انجام دهند؛ اگر ملتها هم دچار آلزایمر شوند و حافظه تاریخی خود را از دست بدهند خطا میکنند، اما اگر به حافظه تاریخی خود اتکا و مبتنی بر ذهنیت تاریخی خود عمل کنند و جلوی تکرار تاریخ را گرفته و از گذشته عبرت میگیرند.
میگویند که «یک مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود» چرا تکرار تاریخ صورت میگیرد؟ چون علتها یکسان است، وقتی علت یکسان باشد معلول هم یکسان است؛ وقتی سبب یکسان باشد مسبب هم یکسان است؛ چون سببها و علتها در تاریخ تکرار میشوند، معلولها و معالیل و مسببها هم تکرار میشوند.
بنابراین اگر شما جلوی علت را بگیرید معلول پیش نمیآید؛ شما معلولهای ناسالم را در طول تاریخ ببینید و تشخیص دهید که علتهای آنها چه بوده است؟ جلوی همان علتها را بگیرید، معلول پدید نمیآید، بنابراین جلوی تکرار تاریخ گرفته میشود؛ ذهنیت تاریخی و حافظه تاریخی به ملت ما این کمک را کرد که ما خاطرات تلخ و شیرین تجربه خودمان را در طول تاریخ مشروطه و نهضت ملی کردن صنعت نفت به یاد داشته باشیم و لذا قانون اساسی ما دقیق نوشته میشود.
یکی از دقت نظرهای بسیار مهمی که در تنظیم قانون اساسی هست، اصل 91 قانون اساسی و وظایف عمده و خطیری است که بر عهده شورای نگهبان است.
این ثمره خون شهید شیخ فضل الله نوری است؛ اگر اصل 93 و اصل 91 قانون اساسی نبود، همان سال اول، انقلاب اسلامی نابود شده بود، ارزشها، اهداف نظام نابود شده بود؛ اما چون شورای نگهبان داشتیم و تجربه تاریخی مشروطه را نویسندگان قانون اساسی و خبرگان قانون اساسی مد نظر داشتند و نشستند و یک قانون اساسی جدید نوشتند، نهادهای حافظ ارزشها و آرمانهای انقلاب را در قانون اساسی نهادینه کردند، به همین دلیل ما الحمد الله الان چهل سال است که گام اول را برداشته است.
به قدری همت ملت بلند است، گامهایش هم بلند است و گام چهل ساله بر میدارد، گام اولش چهل سال به برکت رهبری امامین انقلاب و همت و فداکاری و حضور در صحنه تودههای ملت طول کشید.
الان هم گام دوم را هم به لطف خدا تحت رهبری امام انقلاب بر میداریم و در همه عرصهها، در عرصه نظامی همیشه پیروز بودهایم، در عرصه سیاسی پیروز هستیم، در عرصه اقتصادی هم به لطف خدا با قاطعیت پیروز خواهیم شد، این وضعیتی است که به برکت شورای نگهبان، تودههای مردم، رهبری حاذق و بصیر انقلاب برای ملت و نظام ما حاصل شده است.
*استراتژی دشمن از اول انقلاب تا به امروز شکاف میان ملت و نظام است
رسا: هجمه به شورای نگهبان با چه اهدافی صورت می گیرد؟ آیا مردم میتوانند جلوی این هجمهها را بگیرند؟ وظیفه مسؤولان و رسانهها در بصیرتدهی به مردم چیست؟
اصلانی: تودههای مردم تودههای بسیار نجیب، فداکار و در صحنه هستند، انقلاب که پیروز شد، یک اتفاق بسیار مهم در کشور ما افتاد و شکاف دولت ملت پر شد؛ قبل از آن بین ملت و دولت شکاف بود، انقلاب آمد و این شکاف را پر کرد، تودههای مردم با نظام یکی شدند؛ استراتژی دشمن از اول انقلاب، تمام گروههای ضد انقلاب، تمام مخالفان انقلاب از اول پیروزی انقلاب تا الان و در آینده استراتژیشان این است که این شکاف را دوباره ایجاد کنند؛ یعنی دوباره بین ملت و نظام ایجاد فاصله شود.
چون اگر بین ملت و دولت ایجاد فاصله شود، نظام سقوط میکند؛ تمام نارضایتی تراشیها، تمام بحرانهای اقتصادی، تمام تحریمها، جنگ و توطئهها، برای این است که این نظام ضعیف شود، مردم ناراضی و مأیوس شوند، مردم از پشت نظام کنار بروند؛ یعنی آن چیزی که امام فرمود که پشتیبان ولایت فقیه باشید تا کشور آسیب نبیند، این اتفاق بیافتد، پشتیبانی از نظام و ولایت فقیه و نظام اتفاق بیافتد. به دنبال این هستند و استراتژی دشمن این است. ازاینرو تمام تلاشها این بوده است، این هست و این خواهد بود.
از دشمن انتظار میرود که علیه نظام، انقلاب، نهادها و آنهایی که مؤثر در نظام سیاسی هستند تلاش و شایعهپراکنی کند و ضربه بزند تا نظام نابود شود، این یک اصل بدیهی در همه کشورها هست، هر کسی هر موجود زنده دشمن دارد و انقلاب اسلامی یک موجود زنده هست که دشمن خواهد داشت.
شورای نگهبان جزو نهادهایی است که از نظام هم حفاظت فکری میکند و هم از حیث کارگزاران حفاظت میکند، ازاینرو آماج حمله دشمن بوده، هست و خواهد بود، چون قوام جمهوریت و اسلامیت نظام به شورای نگهبان است، اگر شورای نگهبان نباشد و نبود، اسلام در کشور ما به خطر میافتاد، یعنی نظام از حیث فکری، محتوا و ماهیت دچار خطر میشد، دستخوش تغییر قرار میگرفت و ماهیت اسلامی نظام منقلب استحاله میشد.
از حیث کارگزاران هم شورای نگهبان حافظ نظام است، یعنی نمیگذارد عناصر ناسالم، نا اهل، مخالفان انقلاب وارد عرصه کارگزاری نظام سیاسی شوند، ازاینرو بیشترین حملات به شورای نگهبان بوده، هست و خواهد بود.
*هیچ ملتی در دنیا آگاهی و شعور سیاسی ملت ایران را ندارد
رسا: آیا توده مردم از وظایف سنگین و حساس شورای نگهبان مطلع هستند؟
اصلانی: بله تودههای مردم مطلع هستند، میدانند که اگر شورای نگهبان نبود، چه کسانی وارد مجلس میشدند؛ آیا همه مردم از پشت صحنهها اطلاع دارند؟ خیلی از مردم اطلاع ندارند، افراد را نمیشناسند، امام(ره) فرمودند در انتخابات اشخاص را بشناسید و مطالعه کنید و بعد انتخاب کنید؛ انتخابات نخبهگزینی است، نخبهگزینی مبتنی بر تشخیص و آگاهی است؛ اگر تشخیص و آگاهی نباشد، چه کسانی انتخاب میشوند؟ این تشخیص و آگاهی را باید بصیرت داد تا آگاهی تودههای مردم افزوده شود، این حرکتی است که رسانهها، فعالان سیاسی، نیروهای فکری جامعه انجام میدهند، خود تودههای مردم هم تلاش میکنند، الحمد لله ملت ما ملت بصیری است، آگاهی و شعور سیاسی که ملت ما دارد، هیچ ملتی در دنیا ندارد؛ این را با قاطعیت عرض میکنم.
یعنی ملت ما یک ملت کاملاً آگاه سیاسی است و همه مسائل را هم به خوبی میفهمد، از اول انقلاب هم تا الان هنر امام(ره) این بود که ملت را در همه مسائل دخیل کردند و به این دلیل است که ملت کاملاً در صحنه است، چون خودش به رهبری امام(ره) انقلاب کرده است و خودش هم حفظش میکند و پای آن میایستد، اگر ملت در صحنه نبود و خودش نیامده بود که انقلاب کند و دیگران برایش تصمیم میگرفتند، دلیلی نداشت که برای حفاظتش عمل کند، اما چون خودش انقلاب کرده است، پای انقلاب مانده است و از انقلاب خود حفاظت میکند.
*شورای نگهبان نبود، انقلاب در سال اول خود ساقط شده بود
رسا: عملکرد شورای نگهبان را در این سالها چگونه ارزیابی میکنید و چگونه در این سالها مانع نفوذ جریانهای نفوذی و منحرف در جایگاههای مهم کشور شده است؟
اصلانی: بهتر است اینگونه سؤال کرد که اگر شورای نگهبان نبود چه میشد؟ اگر شورای نگهبان نبود چه اتفاقی در کشور ما از اول انقلاب تا الان افتاده بود؟ یک موجود زنده و نوپایی به اسم انقلاب اسلامی شکل گرفت، نظام نوپایی سر کار آمده است، این همه دشمن، سیلیهای محکمی که به ابرقدرتها زده است، منافعشان بویژه منافع حیاتی را از دست اینها گرفته است و حلقومشان را فشار داده است و از ایران بیرون انداخته است.
چهل هزار مستشار خارجی در ایران حاکم بودند و برای ملت ما تصمیم میگرفتند اما ملت ما اینها را بیرون انداختند، یقیناً این افراد برای برگشت به ایران برنامه داشتند، دارند و خواهند داشت.
دشمن به دنبال منافع خودش است؛ چه کمپانیهای نفتی که از ایران رفتند، محافل سرمایهداری که از ایران پایشان قطع شده است و از آنها خلع ید شده است، به حتم برای نابودی جمهوری اسلامی تلاش میکنند. از اول انقلاب تا الان هم تلاش خود را کردهاند.
با این همه دشمن، با این هم طراحی و توطئه، توطئههایی که شاید از اول انقلاب تا الان نزدیک دویست کودتا در کشور ما شکل گرفته است، بعضی به مرحله بروز رسید و بعضی در نطفه خفه شد، این توطئهها چگونه خنثی شده است؟
دشمنان از اول انقلاب تا به امروز برای نفوذ اقدام نکردهاند؟ شما اسناد بسیار ارزشمند لانه جاسوسی را ببینید، چند جلد راجع به احزاب دارد و شخصیتها دارد؛ ببینید که در تمام قسمتها، شخصیتها در دانشگاهها، در قسمت هنر، فرهنگ، نویسندگان و در قسمتهای مختلف کشور نفوذ کرده بودند و با افراد حرف میزنند، بحث میکنند، آنها را تحت تأثیر قرار میدهند، از آنها اطلاعات میگیرند، به آنها خط و جهت میدهند این یعنی نفوذ.
اگر شورای نگهبان نبود چه میشد؟ من این سؤال را از شما میپرسم؛ اگر شورای نگهبان نبود، امروز انقلاب اسلامی دو دستی تحویل آمریکا و اجانب شده بود، با همه این خدماتی که شورای نگهبان داشته است، باز ما نفوذ داریم، با همه دقت نظری که شورای نگهبان داشته است اینطور است، اگر نداشتیم چه میشد؟
با وجود این دقت نظر و عملکرد دقیق و صحیح و با جدیت توسط شورای نگهبان امروز باز با نفوذ مواجه هستیم، حتی در کارگزاران و در قسمتهای تصمیمساز و تصمیمگیر خود هم نفوذ داریم، اینها علیرغم تلاشهای شورای نگهبان است که اگر این تلاشها نبود چه میشد؟
امام فرمودند اگر سپاه نبود کشور نبود، من میگویم که اگر شورای نگهبان نبود، چه وضعیتی بود؛ اگر شورای نگهبان نبود در همه قسمتهای نظام سیاسی نفوذ اتفاق افتاده بود و همان سال اول انقلاب را خورده و برده بودند.
اخلاق همانند امنیت یک ارزش فرا آزادی است
رسا: با توجه به اینکه به صورت طبیعی بعضی از افراد ثبتنام کننده به دلایل سیاسی، اقتصادی یا امنیتی از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت میشوند؛ شما چه سخنی با نمایندگان مجلس شورا و نامزدهای انتخاباتی و هواداران آنها نسبت به رعایت قانون دارید؟
اصلانی: همه رفتارهای افراد به دو نوع تقسیم میشود، یا رفتارها نظاممند، چارچوبمند، هنجارمند و قانونمند است، یا رفتارها نابه هنجار، غیر قانونی و بر اساس جرمها شکل میگیرد.
به تعبیر دیگر ما یک جرم و یک نُرم داریم؛ نرمها قواعد هستند، پس رفتارهای ما یا نرمال و بر اساس نرم است، یا رفتارها بر اساس جرم است؛ بر اساس غیر نرمها و غیر بایدها است؛ به عبارتی رفتارها یا با قاعده هستند و یا بیقاعده و یا ضد قاعده هستند؛ یعنی رفتارها از این دو قسم بیرون نیست؛ رفتاری قانونی و هنجار است که بر اساس نرمها و قواعد پذیرفته شده جامعه باشد؛ اگر رفتار من در چارچوب پذیرفته شده جامعه باشد، رفتار هنجار میشود و الا رفتار ناهنجار میشود.
همه انسانهای فرهیخته و انسانهایی که در یک جامعه سیاسی زندگی میکنند، اگر بخواهند نظم سیاسی آنها به هم نخورد، جامعه به کمال مطلوب خود برسد، جامعه دچار کارآمدی شود، به اهداف و آرمانهای خودش برسد که همه افراد چنین چیزی را آرزومند هستند، این متوقف بر وجود رفتارهای قانونمند است.
اگر هوداران اشخاص، افراد، گروههای سیاسی، احزاب، همه مُر قانون را تبعیت کنند، چیزی که قانون وجود دارد، چارچوب افراد را مشخص کرده است؛ به فرد میگوید که در این رابطه حرکت کن، هیچ قاعده و قانون و هنجاری بر خلاف مصالح ملتها درست نمیشود؛ همه قانونها، مقررات، قوانین و قواعد، حتی احکام الله، احکام الهی، احکام بشری، تابع و در دایره مصالح و مفاسد هستند، یعنی مصالح را پیگیری میکنند، اگر این مصالح و مفاسد وجود داشته باشد برای آن قانون میگذارند که مصلحتی تأمین شود و جلوی بعضی مفاسد را بگیرند، این قانون مصلحت جامعه را ایجاب و پیگیری میکند؛ قواعدی که وجود دارد.
قوانین به نفع خود جامعه است، چون جامعه نظم سیاسی میخواهد، سامان سیاسی میخواهد، اگر قواعد رعایت شود امنیت برقرار میشود، قواعد رعایت بشود نظم سیاسی حاصل میشود، اگر قواعد رعایت نشود، هر کسی بگوید که من آزاد هستم، هیچ آزادی منحای محدودیت وجود ندارد، هیچ کجای دنیا، آزادیها همه مقید و محدود و در چارچوب هستند.
ارزش آزادی را قبول داریم که خیلی خوب است و ارزش مقدسی هست، اما همین ارزش مقدس ازادی به وسیله ارزشهای فراآزادی که بالاتر از آزادی است، محدود و مقید میشود.
برای مثال من آزاد نیستم که هر غذایی را بپزم و در جامعه پخش کنم، بر قاعده بهداشت جلوی من را میگیرند و به آن بهداشت عمومی میگویند؛ ازاینرو وزارت بهداشت قسمت تغذیه دارد که میآید غذا را کنترل میکند و اگر خلاف باشد جلوی آن را میگیرد.
بنابراین نُرم جامعه بنا بر مصلحت، بهداشت را به عنوان ارزشی بالاتر از آزادی قرار داده است؛ آزادی من در پخش غذا و تولید غذا و فروش غذا را میگیرد.
امنیت یک ارزش فرا آزادی است؛ اخلاق هم اینطور است، من نمیتوانم هر لباسی را بپوشم و در جامعه بروم، اخلاق و ارزشهای اخلاقی، یک ارزشهای فراآزادی است، آزادی من را در لباس محدود میکند.
امنیت یک ارزش فراآزادی است، آزادی من را در برخورد با هر پدیدهای محدود میکند؛ بنابراین آزادی انسانها با ارزشهایی که ورا و فرای آزادی هستند کنترل و محدود و چارچوبمند میشود؛ قانون بر اساس ارزشهای فراآزادی شکل میگیرد به عبارتی خود سامانی و خود محدودیتی اساس یک جامعه است.
ملت ما به خودش سامان میدهد، مانند بقیه دنیا؛ قانون اساسی مینویسد؛ برای خودسامانی خودش در مجلس قانون وضع میکند؛ برای خود سامانی خود مصوبه هیأت دولت وضع میکند؛ همه اینها خود سامانی است و برای این که به سامان و نظم اجتماعی جامعه کمک کند این اتفاق میافتد، بنابراین اگر افراد بنا است که نظم سیاسی جامعه را بر نتابند و قواعد را زیر پا بگذارند، عملاً دچار آنارشیسم و دنبال آنارشیسم حقوقی در جامعه هستند؛ دنبال نابسامانی، هرج و مرج و ایجاد اخلال در امنیت کشور هستند، این کار ناصحیحی است که دود آن به چشم خود افراد میرود؛ چون اگر امنیت نباشد تمام امور دیگر تحت الشعاع قرار میگیرد، امنیت نباشد آموزش نیست، مدارس نیست، حمل و نقل نیست، خرید و فروش غذا و اجناس و هیچ چیز دیگری در جامعه پا نمیگیرد. پس امنیت یک ارزش فراآزادی است و آزادیهای انسانها را در چارچوب قانون محدود میکند.
*برخی شبهات مطرح شده درباره شورای نگهبان
رسا: نظر شما درباره شبهه تعارض احراز صلاحیت ها با اصل برائت و اصول قانون اساسی چیست؟
اصلانی: میگویند که اصل احراز صلاحیت است، میگویند که اصل بر برائت انسانها است، چرا شورای نگهبان میخواهد افراد را رد صلاحیت کند، همه انسانها آدمهای بیگناهی هستند.
اصل برائت در امور کیفری و امور جزائی ساری و جاری است؛ به اصل برائت در امور کیفری استناد میکنند، وقتی بنا است که افراد شغل و منصبی را تصدی کنند، تصدی هر شغل، هر مقام، هر کاری ولو رفتگری شهرداری منوط و متوقف بر داشتن شرایط است؛ بار را روی دوش چه کسی میگذارند؟ کسی که این توان را داشته باشد که این بار را ببرد، برداشتن بار هر مسئولیتی متوقف بر داشتن توان است؛ به این توان صلاحیت میگوییم، این صلاحیت را شرایط میگوییم؛ افراد باید شرایط داشته باشند.
دربان یک مؤسسه باید تدین داشته و امانت دار باشد، جلوی دزدان را بگیرد، جلوی افراد ناجور را بگیرد و نگذارد که وارد شوند. دربان یک دانشکده، مؤسسه هم شرایط میخواهد.
این شرایط را چه کسی تعیین میکند؟ ما نیازمند یک مرجع تعیین شرایط هستیم، یک مرجع تشخیص شرایط هستیم؛ دو مرجع است.
ما شک نداریم که هر کسی برای هر کاری نیازمند است که شرایط داشته باشد، حالا این شرایط را قانون اساسی گفته است، اصل 62 قانون اساسی گفته است که شرایط نمایندگان مجلس را قانون معین میکند؛ به این مرجع تعیین شرایط میگویند؛ یک قانون گذاشتهاند مواد 28، 29 و 30 شرایط را تعیین کرده است؛ ماده 28 گفته است که این شرایط باید وجود داشته باشد، اعتقاد و التزام به اسلام داشته باشد، اعتقاد و التزام به قانون اساسی داشته باشد، اعتقاد و التزام به جمهوری اسلامی داشته باشد؛ مدرک فوق لیسانس یا معادل آن را داشته باشد، سن او سی سال یا کمتر از سی سال و بالاتر از 75 سال نباشد، سوء پیشینه نداشته باشد، قانون یک سری شرایط را گذاشته است که این شرایط امر وجودی است باید احراز شود؛ چه کسی باید این شرایط را تعیین کند؟ قانون عادی معین کرده است، پس مرجع تعیین شرایط قانون عادی مجلس شورای اسلامی است.
اما مرجع تشخیص شرایط، آیا همین که شرایط را تعیین کردیم، همه مردم، اصل را بر برائت میدانند، دختر شما هم بخواهید شوهر بدهید یا پسرتان را بخواهید زن بدهید، تمام شرایط مخاطب خود را بررسی میکنید، بنا است که عروس یا داماد شما شود؛ هر کسی زنگ خانه شما را بزند به او دختر میدهید؟ اینطور نیست، تمام شرایط و سوابق را بررسی میکنند؛ برای تصدی مناصب هم همین مسأله وجود دارد، پس اصل بر برائت نیست، در تصدی مناصب اصل بر وجود اهلیت، شایستگی و داشتن شرایط است.
اما من بیگناه هستم و مجرم نیستم؛ این در امور کیفری است؛ من را به خاطر جرمی که انجام میدهم میگیرند، اما جرم نداشته باشم بیگناه هستم و اصل برائت است، آنجا ساری و جاری است.
رسا: در احراز صلاحیت آیا مراجع چهارگانه انحصاری است یا شورای نگهبان می توان اطلاعات را از منابع دیگر استعلام اخذ کند؟
اصلانی: در ابتدا باید گفت که مراجع چهارگانه ای که گفته می شود دادستانی، اطلاعات، ثبت احوال و نیروی انتظامی است.
نیروهای اطلاعاتی به لحاظ امنیتی میگویند که این فرد مشکل امنیتی ندارد؛ جاسوس، ضد انقلاب و ضد نظام نیست، دادستانی میگوید که سابقه کیفری ندارد، سوابقش را بررسی میکنند، سوابق قضایی ندارد، محکومیت قضایی، محکومیت مؤثر و مانند این؛ نیروی انتظامی سوء پیشینه را بررسی میکند، میگوید که در سابقه سجلی او سابقه سوئی دیده نمیشود، پرونده او پاک است، جواب استعلام میدهد؛ یک استعلام هم از اداره ثبت احوال میکنند، چون ثبت احوال کارش با شناسنامه و مرگ و میر تولد است، بگویند که این شخصی که الان کد ملی را داده است، زنده است یا مرده است؟ چند سال دارد، این شناسنامه درست است؟
حالا آیا منحصر به این مراجع است؟ که در جواب باید گفت تشخیص شرایط و اعلام صلاحیتها و رد صلاحیتها منحصر به استناد به پاسخ از این مراجع چهار گانه نیست؛ ماده پنجاه قانون انتخابات میگوید تمام هیأتهای اجرایی و وزارت کشور موظف است که علاوه بر آن مراجع چهارگانه دست به تحقیق محلی درباره داوطلبان بزند، این یک بحث صلاحیت اختیاری نیست، که دلشان بخواهد که انجام دهند؛ دل بخواهی نیست، کلیه هیأتهای اجرایی و وزارت کشور موظف و مکلف هستند که تحقیق محلی کنند؛ بنابراین علاوه بر مراجع چهارگانه، هیأتهای اجرایی که قانون انتخابات را اجرا میکنند موظف و مکلف هستند که تحقیق محلی از محل سکونت و کار راجع به کلیه داوطلبان کنند.
ماده پنجاه را به این دلیل قرار دادند که ممکن است که فردی در هیچ کدام از این مراجع پرونده نداشته باشد؛ آیا اگر کسی در دادستانی، اطلاعات، نیروی انتظامی پرونده نداشت، یعنی آدم بسیار صلاحیتداری است؟ ممکن است که از اراذل محل باشد، چاقو کشی هم کرده باشد ولی رضایت گرفته و کلانتری نرفته باشند.
ممکن است که سابقه جدیداً اتفاق افتاده است و هنوز برای آن پرونده ساخته نشده است، هنوز به محکومیت کیفری منجر نشده است، اما فرد ناصالحی است، ممکن است که فردی ضد انقلاب باشد، اما هنوز پرونده امنیتی پیدا نکرده باشد اما تحقیق محلی در محل کار و منزل این را مشخص میکند.
نظام اصل را بر برائت نمیگذارد، چون بنا است که کارگزار در منصبی بنشیند، تصدی منصب متوقف بر شرایط است و این شرایط باید احراز شود، هیچ وقت ما به هندوانه در بسته نمیتوانیم اعتماد کنیم، باید هندوانه را باز کنند و ببینند که داخل آن شیرین یا بی مزه است، سرخ است یا سفید است؛ اگر هندوانه در بسته باز نشده باشد چه میدانیم که در داخل آن چیست؟
تا بروز عینی نکند و رفتار عینی افراد مورد بررسی قرار نگیرد معلوم نیست که چیست، این را در محل بررسی میکنند؛ محل کار یا محل سکونت، به همین دلیل هیأتها ملزم و موظف هستند که علاوه بر اینکه از مراجع چهارگانه استعلام میکنند، اگر استعلام هم جواب مثبت یا منفی بود، علاوه بر آنها موظف هستند که تحقیق محلی در محل سکونت و همینطور در محل زندگی بکنند که مشخص شود که آیا این فرد این شرایط را دارد یا این شرایط را واجد نیست.
کار نظارتی شورای نگهبان منحصر به دوازده نفر نیست
رسا: برخی ادعا میکنند که تصمیمات شورای نگهبان قائل به فرد است؛ نظر شما در مورد این ادعا چیست؟
اصلانی: نخست اینکه شورای نگهبان دوازده نفر هستند؛ ابتدا این دوازده نفر بررسی نمیکنند، قبل از آن مراحل قبلی وجود دارد؛ هیأت عالی نظارت وجود دارد؛ هیأت عالی نظارت هم رسیدگی نمیکنند، قبل از آن هیأتهای نظارت رسیدگی میکنند، قبل از آن هم خود هیأتهای اجرایی هستند که قانون را پیاده و اجرا میکنند، پس اجرا به دست هیأتهای اجرایی است، هیأتهای نظارت بر عملکرد اجرای قانون یا غیر قانونی عمل کردن هیأتهای اجرایی نظارت میکنند، دخالت نمیکنند؛ این نظارت هیأتهای نظارت بر هیأتهای اجرایی است، در راستای تمام تصمیماتی که آنها گرفتهاند یک فرد را رد میکنند و اگر یک فردی را بررسی کنند و بینند که صلاحیت دارد، بنابراین او را تأیید میکنند.
بنابراین یک رد صلاحیت داریم و یک تأیید صلاحیت داریم، این را هیأت اجرایی انجام میدهد.
یک فردی هم هست که اصلاً نمیشناسند، هندوانه دربسته است، نه میدانند که خوب است و نه میدانند که بد است، نه میدانند که شرایط دارد و نه میدانند که ندارد، چکار کنند؟ عدم احراز میزنند، یعنی نشناختیم، بنابراین برای آن فرد عدم احراز می زنند.
حالا ممکن است که در این عملکرد هیأت اجرایی اشتباه صورت بگیرد، اگر اشتباه شد هیأت نظارت کنترل میکند که اگر کسی را بیخود رد کردند، بیجهت تأیید کرده باشند و بیجهت عدم احراز کرده باشند، به مسیر صحیح آن بر میگرداند؛ این کاری است که هیأت نظارت میکند.
نتیجه اینها به هیأت عالی نظارت میآید، هیأت عالی نظارت؛ هیأت نظارت شهر، شهرستان و استان داریم و در نهایت به هیأت عالی نظارت میآید، یعنی کار نظارتی شورای نگهبان به دوازده نفر هم منحصر نیست، چه رسد به اینکه به یک نفر منحصر باشد؛ یعنی افراد بسیار زیاد در گستره کشور وجود دارند که به آنها هیأتهای نظارت میگویند؛ این هیأتهای نظارت و بالای آن هم هیأت عالی نظارت و بالاتر از آن هم شورای نگهبان دوازده نفر هستند.
دوازده نفر اصلاً امکان عقلی و تحققی ندارد که نظارت کند، از اینرو از طریق ابزارها و با واسطه این کار را انجام میدهد؛ با واسطه هیأت عالی نظارت و هیأتهای نظارت در گستره کشور این کار را انجام میدهد.
بنابراین این مطلبی که مثلاً میگویند افراد خاصی این کنترل را انجام میدهند و منحصر به فرد یا افرادی است، اصلا اینطور نیست، نخست اینکه مستند به گزارشها و استعلامها هست، ثانیاً یک تعداد بسیار کثیری در کل کشور این نظارت را انجام میدهند، نهایت و سر جمع اگر شکایت کردند، این شکایت در هیأت عالی نظارت بررسی میشود و بعد از آن باز هم شکایت کنند، شکایتها در خود شورای نگهبان بررسی میشود و اینها تمام طبق آیین نامه انجام میشود و طبق گزارشها و مستنداتی که از هیأت اجرایی شروع شده است و به هیأت نظارت آمده است و هیأت نظارت شهرستان و استان و بعد هیأت عالی نظارت و بعد از آن به شورای نگهبان آمده است که همه اینها در چند مرحله انجام میشود؛ در واقع کارها را دیگران انجام می دهند و شورای نگهبان مهر تایید یا رد می زند.
شورای نگهبان متوقف بر مثلث مطلوبات، مقدورات و معذورات حرکت میکند
رسا: برخی معتقد هستند بحث رایزنی، لابی و فشار در راستای تایید صلاحیت بر روی شورای نگهبان بالاست، این ادعا صحت دارد؟
اصلانی: در اینکه افرادی که رد صلاحیت میشوند ساکت نمینشینند شکی نیست؛ صاحبان قدرت، صاحبان ثروت، پشتیبانان آنها، محافل مالی و محافل سیاسی آنها حتماً تلاش میکنند.
شما در دنیا زندگی میکنید، دنیا یک اتوبان یک طرفه بدون مانع نیست؛ اتوبانی است که هر وقت حرکت میکنید ممکن است از جلوی شما هم ماشین بیاید، مانع باشد، دست انداز باشد، شورای نگهبان هم با این دست اندازها روبرو هست؛ دست اندازهای آن صاحبان قدرت و ثروت، ضد انقلاب، منحرفان، لابیها هستند، این دستاندازها وجود دارد، باید وجود داشته باشد، نمیشود که وجود نداشته باشد؛ اما چقدر شورای نگهبان تحت تأثیر قرار میگیرد؟ آن رانندهای که پشت ماشین نشسته است و در اتوبان حرکت میکند، مهم این است که مدیریت کند که موانع را یا باید برطرف کند و یا باید از کنار آن رد شود، و شورای نگهبان در طول این سالهای متمادی که وجود داشته و البته تنوعی از افراد هم در شورای نگهبان وجود داشتهاند، با تفکرات حقوقی و فقهی که از اول انقلاب تا الان داشتهاند، به خوبی توانسته است که این موانع را برطرف کند و رد شود و تحت تأثیر قرار نگیرد.
بالاخره ما در مثلث مطلوبات، مقدورات، محذورات حرکت میکنیم؛ یک مطلوبات و مقدورات و امکاناتی داریم، یک محذورات و موانع داریم، در این مثلث همه آدمها اینطور عمل میکنند، شورای نگهبان هم با توجه به مطلوبات، مقدورات و محذورات حرکت میکند.
گاهی اوقات حضرت علی(ع) هم مجبور میشود که اشعث را تأیید کند، گاهی وقتها حضرت علی(ع) مجبور میشود که ابوموسی اشعری را به عنوان قاضی القضات قرار دهد؛ چندین سال قاضی القضات حضرت علی همین ابوموسی اشعری بود؛ یعنی حضرت نمیتواند کار دیگری انجام دهد، اگر کار دیگری میتوانست انجام دهد، حتماً انجام میداد.
بنابراین عمل افراد حتی امام معصوم(ع)، متوقف بر وجود امکانات و عدم موانع هست؛ یعنی اگر موانع باشد نمیتوانیم حرکت کنیم؛ بنابراین با توجه به مانع حرکت میکنیم؛ اگر مقتضی موجود، مانع مفقود، عملی انجام میشود؛ گاهی وقتها مقتضی موجود نیست، شرایط موجود نیست، امکانات و مقدورات موجود نیست، دوم هم اینکه موانع هم هست؛ ازاینرو با نبود مقتضی و وجود مانع امری انجام نمیشود، لذا اگر هر کاری خواستیم بکنیم باید مقتضی آن و شرایط آن را فراهم کنیم، مقدمات آن را فراهم کنیم، تا کاری انجام شود، شورای نگهبان هم همین کار را انجام میدهد؛ شورای نگهبان هم متوقف بر مطلوبات، مقدورات و معذورات خود حرکت میکند و در طول این سال ها بسیار دقیق عمل کرده است.
آثار شورای نگهبان را وقتی متوجه میشویم که فقدان آن را تصور کنیم؛ نبود شورای نگهبان را تصور کنیم، بعد میبینیم که برای حکومت اسلامی چه اتفاقی میافتد.
رد صلاحیت ها از سوی شورای نگهبان عین پاسداری از حقوق ملت است
رسا: بعضی میگویند که رد صلاحیتها با انتخاب مردم مغایرت دارد؛ میگویند که وقتی بعضی از کاندیداها با رد صلاحیتها از دایره انتخاب مردم خارج میشوند، در حقیقت انتخاب توسط مردم صورت نمیگیرد.
اصلانی: هر نظامی دارای یک فلسفه سیاسی است و فلسفه سیاسی نظامها تحقق ارزشها و آرمانهای نظام سیاسی است؛ هیچ نظامی اجازه نمیدهد که کارگزاران آن فاقد صلاحیت و شرایط باشند، یعنی به ارزشها و آرمانهایش اعتقاد نداشته باشند، کدام نظامی را پیدا میکنید که مخالف و مغایر ارزشهای خود را به عنوان کارگزار خود قرار دهد؛ هیچ نظامی این کار را نکرده است و نمیکند، اگر بکند عقل ندارد.
همه نظامها کارگزارانی را برای خود انتخاب میکنند که این کارگزاران به ارزشهای نظام و آرمانها و اهداف نظامشان وفادار باشند. نظام اسلامی هم همینطور است.
رد صلاحیت به معنای این است که افرادی بر اساس قانون فاقد شرایط اعتقاد به نظام، مردم و قانون اساسی هستند، اگر شرایطش را نداشته باشند، معلوم است صلاحیت تصدی هر منصبی را ندارد.
شما هر منصبی را میخواهید بر دوش کسی بگذارید که برود و متصدی آن شود و انجام دهد، باید شرایطش را داشته باشد، این شرایط را یکی باید تشخیص دهد، قانون گفته است شورای نگهبان، شورای نگهبان این شرایط را بررسی و کنترل میکند، مبادا کسی بدون شرایط بر کرسی منصب بنشیند.
آیا همه مردم از همه شرایط نامزدها اطلاع دارند؟ همین الان در مجلس شورای اسلامی برخی از افراد هستند که صلاحیت ندارند؛ همین الان است، مردم اینها را اطلاع دارند؟ من اطلاع ندارم و پشت صحنه نمیدانم که این چقدر اختلاس کرده است، چقدر فساد اخلاق دارد؛ چه فساد سیاسی دارد، جاسوس هست یا جاسوس نیست، همین الان در مجلس شورای اسلامی افراد بیصلاحیت وجود دارند، من با اسم و رسم میدانم چون من اطلاعات دارم، اما تودههای مردم هم اطلاعی دارند؟ ممکن است که خیلی از تودههای مردم ندانند که این فرد با دشمن خارجی رابطه داشته باشد، ممکن است که ندانند اختلاس داشته باشد.
درست است که الان فضای مجازی خیلی از مسائل را علنی میکند و شفافیت به وجود میآورد، اما همه مردم با فضای مجازی آشنا نیستند، همه چیز را هم نمیشود در فضای مجازی گذاشت؛ خیلی از مردم نمیدانند که افراد چه ویژگیهایی دارند، با هندوانه در بسته مواجه هستند؛ بنابراین با اغواگری، فریب اتفاق میافتد، انتخاب باید مبتنی بر تشخیص باشد، لذا آن صفات و شرایط حداقلی را یک مرجعی مشخص میکند، که آیا این شرایط را دارد که در دایره انتخاب قرار بگیرد؟
در فرانسه هم نمیگویند که هر کس در فرانسه هست میتواند در انتخابات شرکت کند، خیلیها در فرانسه هستند اما تابع فرانسه نیستند، شرط تابعیت را یکی باید احراز کند، چه کسی احراز کند؟ در جمهوری اسلامی ایران شورای نگهبان باید این را احراز می کند و جلوی اغواگری و دستبرد زدن به آرای مردم را میگیرد.
شورای نگهبان پاسدار حقوق و آرای تودههای مردم است؛ از مردم و جمهوریت نظام دفاع میکند جلوی تقلب و نفوذ اجانب و اغواگری و فریب را میگیرد؛ این نه تنها مغایرتی با حقوق مردم ندارد بلکه عین پاسداری از حقوق ملت است؛ عین پاسداری از جمهوریت است؛ عین پاسداری از انتخاب مردم است؛ انتخاب باید مبتنی بر تشخیص، آگاهی و آزادی تودههای مردم باشد./1325/گ401/ق
گفت وگو از علی اصغر خواجه الدین
ممنون